در سده گذشته از زمان پیدایش مدیریت علمی تا حدود دهه شصت ، نگاه مدیریت درون سازمانی بود. صاحب نظران مدیریت با نگاهی درون گرا غرق نظریه پردازی ها و ارائه تکنیک های پیچیده و گوناگون برای بهبود مدیریت منابع مالی ، انسانی و تکنولوژیک سازمان بودند .
این نگرش درون گرا سبب شده بود مدیران در لاک سازمان خود فرو رفته و در لابلای ارقام و اعداد بدست آمده (سود و زیان ) سازمان خود را چرتکه می انداختند . در حالی که در مدیریت برون گرا، امروز رفتار موفق مدیراناستراتژیک سرشار از توجه به محیط ، تشخیص به موقع فرصت ها و تهدیدها و جهت گیری در راستای بهره گیری از فرصت هاست .
استراتژی را هیچکس جز مدیر استراتژیک سازمان طراحی نمی کند. بر روی پیش نیازها، سیستمهای انگیزشی، الزامات، توسعه و ایجاد تکنیک ها، شاخصها و اصلاحات، هیچکس جز مدیر سازمان نمیتواند کار کند امروزه دیگر برای باقی ماندن در چرخه رقابت وجود مدیرانی با قدرت خلق استراتژی های اثربخش از ضروریات مدیرانی است که بتوانند با قدرت خلاقه ذهن خود سازمان را در وضعیت بهتری نسبت به رقبا قرار دهد .