سرآغاز سخن مولف : به یاد افسونگر و آن میر غوغا که رفتنش چونان رفتن جان از کالبد تن بود . دلبر شیرین ادای دل افروزی که عیار وجودش را با هیچ محکی نمی توان سنجید . مهربانا ! چونی بی من ؟ عمر رفته بی معشوق را نادیده بگیر . چون حافظ : ” بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار / روز فراق را که نهد در شمار عمر “ سیمین ساق مه پیکر بلند بالای پری رخسار برخیز و برخوان سرود عشاق را با پرده های باربد تا شیرین شود آن اقتدار خسروانیت تا عاشق نزار خود را با آن نفس مسیحایی ات زنده کنی و مصداق ” نفخت فیه من روحی ” باشی که دیرگاهی است ” جان بی جمال جانان میل وطن نمی کند “
دلبرا ! آن آتشین رخسار دل افروز را پرده برافکن تا ” انی عبدالله ” ترجمان شود به ” انی عبدالمعشوق “ محبوبا ! برفروز آن آتش عشق را و بر من بدم تا وقتی در روز رستاخیز پرسیده می شود : ” من ربک “ آن گاه با دلی سوخته و پاره پاره از هجران بانگ برآرم : ” لا اله الا المعشوق “
از متن کتاب :
هنوز هم از خودم می پرسم چه چیزی را می خواستی ثابت کنی به خودت . با هر بار جنجال به راه انداختن در خانه با کشف هر بی وفایی از سوی من . می دانم که زندگی در زوج خودت خلاصه نمی شود حتی اگر بسیار عاشق باشی ، مثل آن زمان که من عاشق تو بودم . حالا دارم فکر می کنم شاید تو هم به من خیانت می کردی اما نمی توانستی این کار را بدون احساس گناه بکنی و برای همین همه گناه را به گردن من می انداختی …
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 1988 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: pdf
تعداد صفحات: 64
حجم محصول:1,040 کیلوبایت