نغمه یخ و آتش 3 – جرج آر آر مارتین
هفت پادشاهی هنوز درگیر جنگ پنج شاه هستند. شاههای باقیمانده راب استارک، بالون گریجوی، جوفری باراتئون و استانیس باراتئون برای حفظ قدرتشان در جنگ برای حفظ موقعیت خودشان هستند. جنگ داخلی مردم عادی را از بین میبرد.
معرفی کتاب آوای یخ و آتش 3 - نبرد پادشاهان 1
کتاب آوای یخ و آتش 3 - نبرد پادشاهان 1 نوشتهی جرج آر. آر. مارتین، سومین کتاب از مجموعهی آوای یخ و آتش است. اکنون که چندین مدعی برای تصاحب تخت آهنین با یکدیگر رقابت میکنند، جنگی داخلی در هفت پادشاهی روی داده است. تیریون لنیستر به دنبال در اختیار گرفتن زمام امور در مقر فرماندهی است و از آن سو راب استارک، دارد برای حفظ استقلال شمال میجنگد. در این اثنا، دنریس از خاندان تارگرین با اژدهایانش همچنان در پی کسب قدرت است و خطر کهن و باستانی وایت واکرها هنوز در پس دیوار در کمین است.
دربارهی کتاب آوای یخ و آتش 3 - نبرد پادشاهان 1
جرج آر. آر. مارتین (George R.R. Martin) کتاب آوای یخ و آتش 3 - نبرد پادشاهان 1 (A Clash of Kings) را درست از همان جایی شروع میکند که جلد قبلی تمام شده بود؛ هفت پادشاهی درگیر آشوب و جنگ داخلی است و ازآنجاییکه چند خاندان میکوشند فرمانروایی وستروس را به چنگ بیاورند، تنش و نبرد برای دستیافتن به تخت آهنین بالا میگیرد. جافری براثیون بهتازگی پادشاه شده و با ظلم و استبداد فرمانروایی میکند. سرسی، مادرش، همچنان اثرگذاری چشمگیر خودش را دارد و تیریون لنیستر هم بهعنوان دست پادشاه انتخاب شده تا نظم و قانون را برقرار سازد.
از سویی دیگر، استانیس براثیون برادر بزرگتر رابرت براثیون خودش را وارث بر حق تخت آهنین میداند و ملیساندر، از راهبان خدای نور، از استانیس حمایت میکند. سپس، استانیس ناوگانی دستوپا میکند و آماده میشود تا به مقر پادشاهی حمله کند. رنلی براثیون نیز، کوچکترین برادر خاندان براثیون، ادعای سلطنت و تخت آهنین را دارد و از حمایت خاندان تایرل برخوردار است. ازاینرو، رهبری ارتشی عظیم را بر عهده میگیرد و همین باعث میشود که او نیز یکی از رقبای جدی برای تصاحب تخت آهنین و سلنطت بر هفت پادشاهی شود.
در بخشی از کتاب آوای یخ و آتش 3 - نبرد پادشاهان 1 میخوانیم
برن سختی سنگ زیر پنجره را به تخت و تشک ترجیح میداد. روی این تخت انگار دیوارها فشارش میدادند و سقف از بالا سنگینی میکرد. روی تخت انگار اتاق سلولش بود و وینترفل زندانش، اما بیرون این پنجرهها دنیای وحشی هر لحظه او را به خود میخواند.
نه میتوانست راه برود نه بالا برود نه شکار کند نه شمشیر بکشد اما هنوز میتوانست ببیند. دلش میخواست تماشا کند که چگونه پنجرههای تکهتکهی رنگی برج و تالارها با روشن شدن شمعها و شعلهها، میدرخشیدند. عاشق آواز گرگهای وحشی بود.
- ماجرایی، علمی تخیلی، فانتزی، اقتباسی، حماسی
📚کتابخانه بزرگ بوک لاین
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 77 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: pdf
تعداد صفحات: 440
حجم محصول:10,331 کیلوبایت